بیوگرافی هریت توبمن - افسانه رشد می کند

افسانه رشد می کند

همانطور که شهرت هریت به عنوان رهبر ارکستر راه آهن زیرزمینی افزایش یافت ، وی توسط مالکان برده در جنوب به یک جنایتکار تحت تعقیب تبدیل شد. او اغلب برای جلوگیری از گرفتار شدن از لباس مبدل استفاده می کرد ، گاهی اوقات لباس مرد یا پیرزن فقیر را می پوشید. او همچنین از وسایل مخصوص استفاده برای جلب توجه مردم مانند حمل مرغ یا خواندن کتاب استفاده کرد. هریت معمولاً شنبه شب فرارهای خود را آغاز می کرد زیرا بعید بود صاحبان برده در روز یکشنبه متوجه غلام گمشده شوند. این تاکتیک غالباً یک روز اضافی برای گروه ایجاد می کند.

حضرت موسی

به هریت لقب 'موسی' توسط ویلیام لوید گاریسون از طرف لغو قانون داده شد. درست مانند موسی در کتاب مقدس ، هریت مردم خود را به سمت آزادی سوق داد. هریت همچنین احساس كرد كه خداوند او را برای نجات هرچه بیشتر برده فرا خوانده است. او یک بار یادآوری کرد که از خدا خواسته است 'اوه خداوند من نمی توانم - از من نپرس - شخص دیگری را ببرم' ، اما او گفت که خدا به او واضح پاسخ داد 'این تو هستی که من می خواهم ، هریت توبمن'.

اعتقاد هریت به خدا شجاعت او را تقویت می کند و در مواقعی که کار دشوار می شد او را ادامه می داد. وی به یکی از موفق ترین رهبران راه آهن در زیرزمین راه آهن تبدیل شد. هریت در توصیف موفقیت خود یک بار گفت: 'من هرگز قطار خود را از مسیر خارج نکردم و هیچ مسافری را از دست ندادم.' که واقعیت داشت علی رغم تلاش صاحبان بردگان و گیرندگان بردگان برای ردیابی وی ، هیچ وقت هریت و هیچ یک از برده هایی که به او کمک کرد دستگیر نشدند.

افسانه

قصه های توانایی هریت در فرار از گیرندگان برده افسانه ای شد. برده های فرار داستان هایی را تعریف کردند که چگونه هریت ناگهان متوقف می شود و می رود و یا در جهت دیگری خاموش می شود ، آنها در یک جهت حرکت می کنند. بعداً ، آنها فهمیدند که گیرندگان برده در حال برنامه ریزی برای کمین نه چندان دور بودند.

در طی یک مأموریت نجات ، هریت و چند فراری در باتلاق پنهان شده بودند. ایستگاهی که آنها قصد داشتند شب را در آن بمانند ، توسط برده گیران تصرف شد. هریت نمی دانست چه کاری انجام دهد ، بنابراین شروع به دعا کرد. بعداً همان شب مردی با لباس Quaker از آنجا عبور كرد و غر زد كه در یك مزرعه مجاور یك واگن و اسب در دسترس است. هریت و فراریان به مزرعه رفتند و یک واگن و اسب بدون محافظ را که برای فرار از آنها استفاده کرده بودند ، پیدا کردند.

داستان های 'موسی' در سراسر جمعیت برده در مریلند پخش شد. ایمان هریت به خدا بی تردید بود. او اعتماد به نفسی را به وجود آورد که به افرادی که به مراقبت از او سپرده شده اند شجاعت می بخشد. بردگان می دانستند که وقتی 'موسی' آمد ، آزادی خیلی عقب نیست.

نجات بیشتر

به مدت هشت سال ، هریت به طور معمول دو مأموریت نجات را در سال انجام می داد. یکی در بهار و دیگری در پاییز. بیشتر نجات های وی شامل اعضای خانواده خودش یا اعضای خانواده کسانی بود که قبلا نجات داده بود. او تمایل شدیدی به کمک به اتحاد مجدد خانواده ها داشت.

در طی یك حمله ، هریت سه نفر از برادرانش را نجات داد. او جلسه را با استفاده از پیام های رمزگذاری شده در نامه ای به یک سیاه پوست آزاد که در نزدیکی برادران زندگی می کرد ، تنظیم کرد. در یک زمان از ماموریت ، هریت برای مدت کوتاهی با پدرش که سالها او را ندیده بود ملاقات کرد. درست مثل خواهرزاده اش کیزی ، هریت درست به موقع برادرانش را به آزادی شلیک کرد زیرا قرار بود در طی یک ماه به برده های جنوبی فروخته شوند.

یکی از آخرین مأموریت های هریت نجات والدین هفتاد ساله او و انتقال آنها به کانادا بود تا در کنار خواهر و برادرها و خانواده ای باشند که هریت قبلاً آنها را نجات داده بود. اگرچه والدین هریت آزادی خود را بدست آورده بودند ، اما در سال 1857 تحت سوicion ظن کمک به برده های فرار قرار گرفتند. بن راس ، پدر هریت ، در حقیقت برده های معروف 'دوور هشت' را در حین پرواز به آزادی پنهان کرده بود. شایعات حاکی از این بود که او بزودی دستگیر خواهد شد.

هریت وقت کمی برای برنامه ریزی داشت. برخلاف بسیاری از نجات های قبلی او ، این یکی باید در طول تابستان انجام می شد. همچنین ، والدین او بیش از حد پیر بودند و نمی توانستند در باتلاق ها پنهان شوند ، بنابراین هریت یک واگن و یک اسب به دست آورد. او پدر و مادرش را با واگن شبانه به دلاور منتقل كرد و در آنجا قطار را به كانادا رساندند.

قهرمان زیرزمینی

حتی در زمان خودش هریت به افسانه ای از راه آهن زیرزمینی تبدیل شد. علاوه بر کار عجیب و غریب برای کمک به نجات خود ، هریت همچنین در جلسات لغو قانون سخنرانی می کند. او داستان های مهیج سفر در جنگل در طول شب ، پوشیدن لباس ، و پنهان کردن زیر سبزیجات در واگن ها را برای آنها تعریف می کرد تا از گیرندگان برده فرار کند. داستانهای جسورانه او دیگران را برای کمک به نجات آینده کمک می کند و یا خودشان درگیر راه آهن زیرزمینی می شوند.

واقعیت یا تخیل

هنگام خواندن داستان هایی در مورد هریت توبمن ، تفکیک واقعیت و داستان اغلب دشوار است. برخی از طرفداران لغو حقوق ممکن است برای جلب حمایت از آرمان خود ، در مورد سوits استفاده های وی اغراق کرده باشند. یک نمونه از این موارد گزارش متداول مبنی بر این است که مبلغی بالغ بر 40000 دلار بر سر وی وجود دارد. هیچ مدرکی مبنی بر وجود این موهبت وجود ندارد. منشأ داستان احتمالاً از طرف یك شرط كننده لغو قانون به دست آمده است كه ادعا كرده 40 هزار دلار 'پاداش زیادی برای دستگیری وی نبود'. مثال دیگر این اعتقاد رایج است که وی بیش از 300 برده را به آزادی سوق داده است ، اما شواهد نشان می دهد که تعداد آنها به 60 یا 70 نفر نزدیک است. علاوه بر افرادی که مستقیماً به آزادی منجر می شدند ، وی دستورالعمل ها و دستورالعمل هایی را برای 60 یا 70 برده دیگر ارائه می داد .



مطالب بیوگرافی هریت توبمن
  1. بررسی اجمالی و حقایق جالب
  2. در بردگی متولد شد
  3. اوایل زندگی به عنوان یک برده
  4. مجروح!
  5. رویای آزادی
  6. فرار!
  7. راه آهن زیرزمینی
  8. آزادی و اولین نجات
  9. هادی
  10. افسانه رشد می کند
  11. کشتی هارپر و جنگ داخلی آغاز می شود
  12. زندگی به عنوان یک جاسوس
  13. زندگی پس از جنگ
  14. زندگی و مرگ بعد


قهرمانان حقوق مدنی بیشتر:

سوزان بی آنتونی
سزار چاوز
فردریک داگلاس
مهندس گاندی
هلن کلر
مارتین لوتر کینگ ، جونیور
نلسون ماندلا
تورگود مارشال
پارک های رزا
جکی رابینسون
الیزابت کدی استنتون
مادر ترزا
حقیقت Sojourner
هریت توبمن
بوکر تی واشنگتن
آیدا بی ولز
رهبران زن بیشتری:

ابیگل آدامز
سوزان بی آنتونی
کلارا بارتون
هیلاری کلینتون
ماری کوری
آملیا ارهارت
آن فرانک
هلن کلر
Joan of Arc
پارک های رزا
پرنسس دیانا
ملکه الیزابت اول
ملکه الیزابت دوم
ملکه ویکتوریا
سالی سواری
النور روزولت
سونیا سوتومایور
هریت بیچر استوو
مادر ترزا
مارگارت تاچر
هریت توبمن
اپرا وینفری
ملاله یوسفزی


آثار ذکر شده