زندگینامه هریت توبمان - آزادی و اولین نجات

آزادی و اولین نجات

آزادی

هریت پس از روزها فرار ، پنهان شدن در روز و پنهانی سفر شبانه ، از خط میسون-دیکسون به پنسیلوانیا عبور کرد. او احتمالاً غرق در احساسات مختلف بود. از یک طرف ، سرشار از خوشحالی و آسودگی خاطر در رسیدن به آزادی و سرزمین موعود ، اما از سوی دیگر ، او تازه به سرزمینی عجیب رسیده بود. او کسی را نمی شناخت. او کار و مکانی برای اقامت نداشت. هریت چه کاری انجام می داد؟

هریت راهی فیلادلفیا شد. حتماً برای او مکان عجیبی بوده است. او در بخش روستایی مریلند بزرگ شده بود و بیشتر در مزارع کار می کرد و گهگاه به شهرهای کوچک می رفت. حالا او در یک شهر بزرگ بود. او آزاد بود هر کجا که می خواست برود. او مردم سیاه پوست آزاد را به هر کجا که نگاه می کرد دید. هریت خیلی زود به عنوان یک آشپز کار پیدا کرد و توانست زندگی خود را تأمین کند.

خبر بد

اندکی پس از ورود به فیلادلفیا ، هریت خبر رسید که خواهرزاده اش کیزی (مخفف کسیا) قرار است به بردگان در اعماق جنوب فروخته شود. قرار بود دو فرزند خردسال كیزى نیز فروخته شود و خانواده از شوهر كیزى ، یك مرد سیاه پوست آزاد به نام جان بولى جدا شوند.

هریت به یاد آورد که خواهرانش را برای فروختن تماشا می کنند و تحمل دیدن اتفاق مشابه برای خواهرزاده اش را ندارد. هریت با راه آهن زیرزمینی فیلادلفیا از جمله ویلیام استیل که برخی او را پدر راه آهن زیرزمینی می دانند ارتباط برقرار کرده بود. او شروع به طرح ریزی برای فرار کیززی کرد.

اولین نجات

با نشان دادن شجاعت شگفت انگیز ، هریت به بالتیمور سفر كرد و در آنجا مقدمات فرار را فراهم كرد. دشوار است تصور کنید که چگونه شخصی که پس از سالها برده داری به آزادی خود رسیده است ، برای نجات شخص دیگری همه چیز را به خطر می اندازد ، اما این کاری است که هریت انجام داد. او قصد نداشت امنیت خواهرزاده اش را به دست شخص دیگری بگذارد. او قصد داشت خودش به آنجا برود و اطمینان حاصل کند که کیزی به آزادی رسیده است.

هریت مجبور شد سریع حرکت کند. كیزى و فرزندانش را به كمبریج ، مریلند فرستاده بودند تا در بازار برده ها بفروشند. اگرچه شجاعت هریت محدودیتی نشان نمی داد ، اما او باهوش نیز بود. او می دانست که بدون گرفتار شدن نمی تواند به خانه خود در شهرستان دورچستر برگردد. قسمت اول این طرح به عهده جان بولز ، شوهر کیز بود.

روز حراج برده ها ، جان صبر کرد تا حراج برده به ناهار رفت. سپس با جسارت به طرف نگهبان برده رفت و پاکت نامه ای را به او هدیه داد. این پاکت حاوی یک پیام جعلی بود که می گفت کیززی و فرزندانش قبلاً فروخته شده اند و جان قرار است آنها را به صاحب جدیدشان برساند. نگهبان بی خبر اجازه داد آنها با جان که سریع آنها را به خانه امن کوئکر اسکورت می کند ، بروند.

طی چند روز آینده خانواده مخفیانه به بالتیمور سفر کردند و در آنجا با هریت دیدار کردند. هریت سپس بقیه راه را به پنسیلوانیا هدایت کرد. آنها شب ها از ایستگاه به ایستگاه دیگر می رفتند و بیشتر قدم می زدند ، اما گاهی با قایق یا واگن می رفتند. هریت اسلحه ای را که با پس اندازش خریده بود ، به همراه داشت. هیچ چیز مانع او نمی شد. پس از چند روز ، آنها از مرز پنسیلوانیا عبور کردند و هریت اولین نجات خود را در راه آهن زیرزمینی انجام داده بود.



مطالب بیوگرافی هریت توبمن
  1. بررسی اجمالی و حقایق جالب
  2. در بردگی متولد شد
  3. اوایل زندگی به عنوان یک برده
  4. مجروح!
  5. رویای آزادی
  6. فرار!
  7. راه آهن زیرزمینی
  8. آزادی و اولین نجات
  9. هادی
  10. افسانه رشد می کند
  11. کشتی هارپر و جنگ داخلی آغاز می شود
  12. زندگی به عنوان یک جاسوس
  13. زندگی پس از جنگ
  14. زندگی و مرگ بعدی


قهرمانان حقوق مدنی بیشتر:

سوزان بی آنتونی
سزار چاوز
فردریک داگلاس
مهندس گاندی
هلن کلر
مارتین لوتر کینگ ، جونیور
نلسون ماندلا
تورگود مارشال
پارک های رزا
جکی رابینسون
الیزابت کدی استنتون
مادر ترزا
حقیقت Sojourner
هریت توبمن
بوکر تی واشنگتن
آیدا بی ولز
رهبران زن بیشتری:

ابیگل آدامز
سوزان بی آنتونی
کلارا بارتون
هیلاری کلینتون
ماری کوری
آملیا ارهارت
آن فرانک
هلن کلر
Joan of Arc
پارک های رزا
پرنسس دیانا
ملکه الیزابت اول
ملکه الیزابت دوم
ملکه ویکتوریا
سالی سواری
النور روزولت
سونیا سوتومایور
هریت بیچر استوو
مادر ترزا
مارگارت تاچر
هریت توبمن
اپرا وینفری
ملاله یوسف زی


آثار ذکر شده