زندگی روزمره در شهر

زندگی روزمره در شهر

اسب و کالسکه در خیابان های ویلیامزبورگ
کالسکه ای در استعمار ویلیامزبورگ
عکس توسط داكسترها همزمان با رشد مستعمرات آمریكا ، شهرهای بزرگی ظهور می كنند. آنها به مراکز تجارت و تجارت مناطق اطراف تبدیل شدند. زندگی روزمره مردم ساکن در شهرها با زندگی متوسط ​​کشاورزان متفاوت بود. بسیاری از مردم به عنوان بازرگان یا صنعتگر کار می کردند. فروشگاه هایی درست در خیابان با کالاهای فراوان ، میخانه هایی برای غذا خوردن و معاشرت و خدمات زیادی مانند داروخانه و خیاط موجود است.

کلاس میانی

این شهر محل زندگی بسیاری از افراد 'طبقه متوسط' بود. اینها افرادی بودند که کشاورز فقیری نبودند ، اما در عین حال از اعضای طبقه بسیار متمول نجیب زاده هم نبودند. آنها از بازرگانان (آهنگران ، خیاطان ، کوپرها و غیره) و افراد حرفه ای (بازرگانان ، وکلا ، پزشکان و غیره) تشکیل می شدند. اگرچه وضع این افراد از کشاورز متوسط ​​فقیر بهتر بود ، اما از طلوع تا غروب آفتاب هر روز بسیار سخت کار می کردند.

بازرگانان

افرادی که بیرون کفاشان ایستاده اند ، خرید می کنند
فروشگاه کفاش در
استعمار ویلیامزبورگ

عکس توسط داكسترها بسیاری از افرادی كه در شهرها كار می كردند ، بازرگانانی بودند كه مهارتهای بسیار خاصی داشتند. به عنوان نمونه بازرگانان می توان به آهنگران ، خیاطان ، کوپرها ، چرخ چرخ ها و کفاشان اشاره کرد. بازرگانان زندگی خود را با یادگیری یک مهارت سپری کردند. پسران جوان در سن شش یا هفت سالگی شاگرد می شوند و حدود هفت سال آینده با فراگیری تجارت کار می کنند. پس از پایان دوره کارآموزی ، آنها سفر می شوند. مسافران هنوز هم برای یک استاد کار می کردند ، اما مزد می گرفتند.

کسبه برای رسیدن به موفقیت ساعتهای طولانی کار می کردند. در زمان های شلوغ ، آنها ممکن است 16 ساعت در روز و به مدت شش روز در هفته کار کنند. زندگی به عنوان یک تاجر آسان نبود ، اما آنها شغل خوبی داشتند و توانستند زندگی خوبی برای خانواده خود فراهم کنند.

حرفه ای ها

حرفه ای شخصی بود که مهارت هایی را که به طور کلی از تحصیلات عالی به دست می آورد ، داشته باشد. افراد حرفه ای شامل مشاغلی مانند وکلا ، پزشکان و بازرگانان بودند. بازرگانان مجبور بودند مدام تجارت خود را مدیریت کنند. آنها وقت خود را در اسکله ، مسافرت به کشورهای دیگر و تجارت کالاهای فروش می گذراندند.

رفتن به مدرسه

كودكانی كه در یك شهر استعماری زندگی می كردند بیش از كودكانی كه در مزارع زندگی می كردند به مدرسه و آموزش دسترسی داشتند. بسیاری از کودکان ، به ویژه پسران ، در مدرسه Dame تحصیل می کردند که در آن خواندن را یاد می گیرند. پسران ممکن است در مدرسه گرامر لاتین شرکت کنند که در آن زبانهای لاتین ، یونانی و برخی از ریاضیات پایه را یاد بگیرند. کودکان ثروتمند توسط مربیان استخدام آموزش داده می شوند یا در انگلیس به مدرسه اعزام می شوند.

کلیسا

این کلیسا یکی از مهمترین مکانها در یک شهر دوران استعمار بود. انتظار می رفت همه روز یکشنبه در کلیسا شرکت کنند. این کلیسا اغلب به عنوان مکان اصلی ملاقات در مواقعی که مردم شهر نیاز به گردهم آمدن برای گفتگو در مورد مسائل داشتند ، عمل می کرد.

برده ها

همه برده ها در زمان استعمار در مزارع کار نمی کردند. همچنین برده هایی بودند که در شهرها کار می کردند. آنها یا در خانه کار می کردند (آشپز ، خدمتکار ، خدمتکار) یا به عنوان نیروی کار ماهر برای صنعتگران. زندگی به عنوان یک برده در شهر زندگی ساده ای نبود. انتظار می رفت که برده ها همیشه سخت کار کنند و در شهر ، ارباب آنها همیشه در نزدیکی آنها بودند تا مطمئن شوند که مشغول کار هستند.

نمایش عروسکی در زمان استعمار
نمایش عروسکی یک شکل محبوب از بود
سرگرمی در زمان استعمار.
عکس Ducksters
حقایق جالب درباره زندگی روزمره در شهر در زمان استعمار
  • این میخانه در دهه 1700 به محل اصلی دیدار مردان برای بحث در مورد تجارت و سیاست تبدیل شد.
  • بسیاری از زنان و مردان ثروتمند ساکن در شهرها سعی در پوشیدن لباس شبیه به آخرین مدهای محبوب انگلیس داشتند.
  • بخشی از مد مردان در شهرها پوشیدن کلاه گیس های بزرگ پودری بود.
  • بسیاری از شهرها قهوه خانه هایی داشتند که مردان ثروتمند می توانستند برای استراحت به آنجا بروند.
  • شکل اصلی سرگرمی در مهمانی های شهر رقص بود. دانستن جدیدترین رقص ها و پوشیدن جدیدترین مدها مهم بود.