آلبرت انیشتین - آموزش، اداره ثبت اختراع، و ازدواج
این قسمت به سفر آموزشی آلبرت انیشتین می پردازد و مبارزات اولیه او با روش های سنتی تحصیل در مدرسه و شکوفایی نهایی او در محیط های آکادمیک بازتر را برجسته می کند. این داستان دوران او را در پلی تکنیک زوریخ نشان می دهد، جایی که او دوستی های پایداری را ایجاد کرد و کنجکاوی فکری خود را توسعه داد. این متن همچنین به دوران حضور انیشتین در اداره ثبت اختراعات، جایی که او مفاهیم علمی نوآورانه را تدوین کرد، و زندگی شخصی او، از جمله ازدواج با میلوا ماریچ، اشاره می کند.
تجارب تحصیلی و حرفه ای انیشتین، اگرچه گاهی غیر متعارف بود، اما راه را برای دستاوردهای علمی چشمگیر او هموار کرد. توانایی او در تفکر خارج از چارچوب و به چالش کشیدن هنجارهای سنتی به او اجازه داد تا اکتشافات پیشگامانه ای انجام دهد که درک ما از جهان را برای همیشه تغییر داد. این متن پرترهای زنده از ذهن درخشانی را ترسیم میکند که در محیطهایی که خلاقیت و تفکر مستقل را پرورش میداد، رشد میکرد و در نهایت به جایگاه نمادین او به عنوان یکی از تأثیرگذارترین دانشمندان تمام دوران منجر شد.
آلبرت انیشتین
آموزش، اداره ثبت اختراع، و ازدواج
آلبرت انیشتین 25 ساله نویسنده: لوسین چاوان
آموزش انیشتین آلبرت هشت ساله پس از سه سال تحصیل در مدرسه کاتولیک محلی، مدرسه را به مدرسه لیوتپولد تغییر داد و هفت سال آینده را در آنجا سپری کرد. انیشتین احساس می کرد که شیوه تدریس در لیوتپولد بیش از حد منظم و محدود کننده است. او از نظم و انضباط نظامی معلمان برخوردار نبود و اغلب علیه اقتدار آنها قیام می کرد. او معلمان خود را با گروهبان های مته مقایسه می کرد.
در حالی که داستانهای زیادی وجود دارد که نشان میدهد چگونه انیشتین در مدرسه تلاش کرد و حتی در ریاضیات شکست خورد، اینها درست نیستند. شاید او دانش آموز ایده آلی نبوده باشد، اما در بیشتر دروس به خصوص ریاضی و فیزیک نمره بالایی کسب کرده است. در بزرگسالی از انیشتین در مورد شکستش در ریاضی سوال شد و او پاسخ داد: من هرگز در ریاضیات شکست نخوردم. قبل از پانزده سالگی به حساب دیفرانسیل و انتگرال مسلط بودم.
ترک آلمان در سال 1894، تجارت پدر انیشتین از بین رفت. خانواده او به شمال ایتالیا نقل مکان کردند، اما انیشتین برای اتمام مدرسه در مونیخ ماند. معلوم شد که این دوران سختی برای آلبرت بود. او افسرده شد و حتی بیشتر در مدرسه شروع به بازیگری کرد. او به زودی متوجه شد که نمی تواند دور از خانواده اش در آلمان بماند. او مدرسه را رها کرد و به ایتالیا رفت و در آنجا مدتی را صرف کمک به تجارت خانوادگی و پیاده روی در کوه های آلپ کرد.
یک سال بعد، انیشتین در مدرسه ای در شهر نزدیک آراو ثبت نام کرد تا برای دانشگاه آماده شود. او عاشق مدرسه جدیدش بود که در آن فرآیند آموزش بسیار بازتر بود. مدیران مدرسه در آراو به آلبرت اجازه دادند تا مفاهیم و طرز تفکر منحصر به فرد خود را توسعه دهد. او همچنین توانست عشق خود به موسیقی و نواختن ویولن را در دوران مدرسه دنبال کند. در پایان سال، اینشتین برای دانشگاه آماده شد. او همچنین تابعیت آلمانی خود را انصراف داده بود و به این نتیجه رسیده بود که نمیخواهد با آرمانهای ملیگرایانه دولت فعلی کاری نداشته باشد.
انیشتین و دوستانش آکادمی المپیا را تشکیل دادند.
دور هم جمع شدند و بحث های فکری کردند. نویسنده: امیل ولنویدر و پسرش
پلی تکنیک زوریخ انیشتین هفده ساله بود که در پلی تکنیک زوریخ، یک کالج فنی در سوئیس ثبت نام کرد. در پلی تکنیک زوریخ بود که انیشتین بسیاری از دوستی های مادام العمر خود را در آنجا برقرار کرد. انیشتین احساس می کرد که برخی از آموزش های مدرسه قدیمی است. او اغلب کلاس را ترک میکرد، نه برای مسخره کردن، بلکه برای خواندن آخرین نظریههای فیزیک مدرن. علیرغم عدم تلاش ظاهری، انیشتین در امتحانات پایانی به اندازه کافی امتیاز کسب کرد تا دیپلم خود را در سال 1900 به دست آورد.
کار در اداره ثبت اختراعات پس از کالج، انیشتین برای دو سال آینده به دنبال کار بود. او می خواست در دانشگاه تدریس کند، اما نتوانست شغلی پیدا کند. در نهایت، او به شغلی در اداره ثبت اختراعات رسیدگی کرد که درخواست های ثبت اختراع را بررسی می کرد. اینشتین هفت سال بعد در اداره ثبت اختراعات کار کرد. او از این کار به دلیل تنوع برنامه هایی که بررسی می کرد لذت برد. شاید بزرگترین مزیت این شغل این بود که به اینشتین فرصت داد تا مفاهیم علمی منحصر به فرد خود را به دور از دانشگاه شکل دهد. در دوران حضورش در اداره ثبت اختراع بود که برخی از مهمترین مفاهیم علمی خود را شکل داد.
ازدواج و عشق انیشتین زمانی که در پلی تکنیک زوریخ بود با میلوا ماریچ آشنا شد. او تنها زن در بخش او در مدرسه بود. در ابتدا این دو دانشجو دوستان روشنفکری بودند. آنها همان کتاب های فیزیک را می خواندند و از بحث در مورد مفاهیم فیزیک مدرن لذت می بردند. این دوستی در نهایت به یک عاشقانه تبدیل شد. در سال 1902، میلوا یک دختر به نام لیزرل داشت که احتمالاً به فرزندخواندگی واگذار شد. آنها عاشقانه خود را ادامه دادند، اما در سال 1903 ازدواج کردند. آنها یک سال بعد در سال 1904 صاحب اولین پسر خود، هانس آلبرت انیشتین شدند.
انیشتین و میلوا نویسنده ناشناس
مطالب بیوگرافی آلبرت انیشتین - بررسی اجمالی
- بزرگ شدن انیشتین
- آموزش، اداره ثبت اختراع، و ازدواج
- سال معجزه
- نظریه نسبیت عام
- شغل آکادمیک و جایزه نوبل
- ترک آلمان و جنگ جهانی دوم
- اکتشافات بیشتر
- بعدها زندگی و مرگ
- نقل قول ها و کتابشناسی آلبرت انیشتین
>>
مخترعان و دانشمندان سایر مخترعان و دانشمندان: آثار ذکر شده